چه تابستونی بشه امسال!

سلام من محمدطاها فروغی هستم میخام درباره ای که رفتیم به فرحزاد براتون بگم در روز چهارشنبه اقای شبانی بما گفت که بیایید به میدان امام تا سوار مینی بوس شویم و با پچه ها اردو بریم . من سفر کردن را با مینی بوس خیلی دوست دارم مخصوصا وقتی با دوستانم باشم ما در راه یک اسب و درخت های قشنگ دیدیم و لذت بردیم . تا رسیدیم به فرحزاد . در آنجا اول صبحانه درست کردیم،البته قبلش آقای شبانی وبچه هاچایی دودی خوشمزه ای به مادادند.. بعد ازصبحانه بابچه هارفتیم دوری زدیم وجاهای دیدنی زیادی دیدیم وعکس گرفتیم . در آنجا چشمه ای اب سردی بود که اقای شبانی گفت هرکس بتونه پنچ دقیقه دست هایش رو توی اب بزاره جایزه داره من هم دستم را گذاشتم اب خیلی خیلی سر دی بود سنگ های کف جوب خیلی قشنگ بود و انگار انسان سنگ هارا کنار هم چیده . و چند ساعت بعد نزدیک ظهر شد و موقع نماز نماز را خواندیم و کم کم مشغول سیخ زدن مرغ ها افتخار من این است که گروه ما تمام کار ها را خودمون انجام دادیم و کلا به ما خیلی خش گذشت